دارم باهاش مشورت میکنم. راجع به داروهاش. میگم حرف گوش نمیده. میگه شده چیزی براش نخری؟
_آره خب. خیلی وقتا پول ندارم!
_ (میخنده) نه وقتی پول نداری. ببین اصولا تنبیهش میکنی؟
_ آره!
_ دقیقا چجوری؟!
_ مثلا بهش میگم اون اسباب بازی رو که میخواستی نمی خرم دیگه برات.
_ دیگه؟!
_ مثلا باهاش حرف نمیزنم... یکی دو دقیقه ... یا دعواش میکنم و اینا... (خودم هم شرمنده شدم)
_ (باز میخنده) خب خسته میشی! میگم تو یه کتاب روانشناسی در مورد تربیت کودک بنویس!
_ من الان خودم گیر کردم این وسط... یعنی میگی مامان های دیگه هم مثل من بدبخت بشن؟
_ بدبخت نه... یه نسل خوشبخت درست میشه از بچه هایی که هر گهی دلشون میخواد میخورن! ما که جرات نفس کشیدن نداشتیم بذارید بقیه حال کنن!
_آره خب. خیلی وقتا پول ندارم!
_ (میخنده) نه وقتی پول نداری. ببین اصولا تنبیهش میکنی؟
_ آره!
_ دقیقا چجوری؟!
_ مثلا بهش میگم اون اسباب بازی رو که میخواستی نمی خرم دیگه برات.
_ دیگه؟!
_ مثلا باهاش حرف نمیزنم... یکی دو دقیقه ... یا دعواش میکنم و اینا... (خودم هم شرمنده شدم)
_ (باز میخنده) خب خسته میشی! میگم تو یه کتاب روانشناسی در مورد تربیت کودک بنویس!
_ من الان خودم گیر کردم این وسط... یعنی میگی مامان های دیگه هم مثل من بدبخت بشن؟
_ بدبخت نه... یه نسل خوشبخت درست میشه از بچه هایی که هر گهی دلشون میخواد میخورن! ما که جرات نفس کشیدن نداشتیم بذارید بقیه حال کنن!
۴ نظر:
منتظرم اولین کتاب امضا شده ات را برا من بفرستی تا از پس این دوستام که بچه دارند و از من کمک و مشورت می خوان بربیام....
دست به کارشو لطفا
ثواب داره
من فکر می کنم دست به تربیتم خیلی خوب باید باشه . حالا ببینیمو تعریف کنیم.
والا اگر پدر و مادر ما هم وبلاگ داشتن و از شیرین کاری های ما می نوشتن الان ما هم خدا رو بنده نبودیم :d
راس میگه خوب !
ارسال یک نظر