۱۳۸۹ مهر ۳, شنبه

دیروز ما دو تا

پیش نیامده بود که اسباب بازی های نفسک را کم کنم. در خانه تکانی ها می شد که شکسته ها و خراب ها را بگذاریم بیرون اما پیش نیامده بود که سالم هایش را سوا کنیم. از چند روز قبل برایش توضیح دادم که دیگر خانه ی مان جا ندارد. باید اسباب بازی هایش را کم کند. برایش توضیح دادم که همه شان را می دهیم به بچه هایی که نیازمندند. اسباب بازی ندارند... . کمدش را خالی کردیم که انتخاب کند. طبیعتا مدام بهانه میگرفت و می گفت همه شان را دوست دارد... تا این که ناگهان با عصبانیت گفت "اسباب بازی هامو بدیم به اون بچه هایی که صورتشون سیاهه؟! نمی خوام اونا بهش دست بزنن!" نمی توانید میزان ناراحتی و نا امیدی ام را حدس بزنید. به خودم گفتم این چجور موجودی است که تربیت کرده ای؟ از یک اتاق اسباب بازی حاضر به بخشیدن یکی شان هم نیست... تازه این طور نژاد پرستانه هم حرف می زند...
قطعن نمی شود بچه را به زور به محبت کردن واداشت! با نا امیدی برایش راجع به رنگ پوست آدم ها توضیح دادم. و این که خیلی از آن بچه ها حتی حمام برای شستن خودشان ندارند... بعد از بین کارتون هایش سه راهزن را مثال زدم که بچه ها در یتیم خانه زندگی بدی داشتند... حرف هایم که تمام شد کیسه ی پلاستیکی را دادم دست خودش و گفتم خودش هرچه را که دوست دارد انتخاب کند یا اصلا انتخاب نکند...
مشغول آشپزی شدم و به شدت بغض داشتم. حس بدی داشتم که گفتنی نیست... چند دقیقه بعد...
_ اونا غذا چی می خورن؟
_ نمی دونم مامانی ولی حتما هرچی که دوست دارن نمی تونن بخورن...
_ پس الان غذا درست کن براشون غذا هم ببریم.... پول دارن برن رستوران؟
_ نه...
_ پس درست نکن بریم براشون چله کباب (چلو کباب) بخریم... اسباب بازی هارو هم بدیم خوشال بشن...

۱۱ نظر:

اعترافات یک قلم گفت...

الهی قربونش بشم .بچه ها خیلی سریع یادمی گیرن فقط باید براشون معلم های خوبی باشیم .

فانی گفت...

بهت امیدوارم شدم !
این نشون میده که حرفات عمق داشته و نفسک رو تحت تاثیر قرار داده !

فانی گفت...

بهت امیدوارم شدم !
این نشون میده که حرفات عمق داشته و نفسک رو تحت تاثیر قرار داده !

omid1977 گفت...

براي اينكه بچه ها مطلبي رو ياد بگيرن
بايد بصورت عملي - اموزشي - تربيتي رفتار كنيم
مثلا شما بهتره اول از ميز توالت خودتون شروع ميكرديد به تميز كردن و بخشيدن
و صد البته از كمد لباسها

اين انصاف نيست اول از كمد اسباب بازي بچه شروع كنيد اي بهشت زير پاتون له شه الهي!!
(:

admin گفت...

یعنی این نفسک از همین حالا نسبت به افریقایی ها و فلسطینی ها که رفیق محمود هستند اینقدر علاقمنده
فردا که بزرگ بشه فکر کنم جزو فعالین سیاسی بشه که هرچی دولت میگه خلافش رو عمل کنه :دی

nin گفت...

چقدر نفسکت ماهه
از ته دل دوسش دارم
آخرش به خاطر ایثارش براش یک هدیه بخر

ناشناس گفت...

سلام نفس
به به بالاخره من موفقم شدم واسه ات نظر بذارم
باورکن اصلا فکرشو نمی کردم اینبار موفق بشم
خوب از بچه های الان نباید انتظار داشت که راحت همه چی روقبول کنن ولی خوب زود قضاوت کردیا
نفسک فقط یه ذره فرصت می خواسته که فکرکنه وخوباشو سواکنه!

نونا گفت...

وااااااااااااااااییییییییییییی نمی دونی چقدر خوشحالم که تنوستم کامنت بذارم حیف که وبلاگت آیکون نداره!!!!!!
راستیاون قبلی هم منم یادم رفت اسمم بنویسم از خوشچالی!!!!!!!!!

ناشناس گفت...

چند وقی میشه این بلاگ و می خونم،
کوتاه نوشتنت دنبال کردن مطالبت رو راحتتر میکنه.
یادم نیست آخرین باری که کامنت زدم واسه یه پست کی بوده !!!!

خب بعد مدتها اولیش نصیب شما شد.
همین....

موفق باشی

مهناز مامان بارمان گفت...

ای جان دلم :)))))))))) ببوسش. امروز کتابی که معرفی کردی خریدم. ممنون

غزل گفت...

وای خداست این نفسکت :*