۱۳۸۹ مرداد ۳۰, شنبه

"خاطره" دو

بعضی کشف ها هیچ وقت جالب نیست. بخواهی و نخواهی هم میفهمی! دیر و زود دارد، سوخت و سوز ندارد.
مثل این که من تصادفا بفهمم ترانه ای که دوست داشته ام را همسر سابقم خوانده! و هی تعجب کنم که راستی... بعد از آن همه سال زندگی چرا من صدایش را نشناختم...
اما تو... بعد از چند ماه با تو بودن... کافی است یک جایی در یک ترانه بگویی سلام... من میدانم تویی...
عجیب است، میدانی چرا؟ چون برعکس او، تو را حتی آن چند ماه هم دوست نداشته ام... یا دست کم عاشقت نبوده ام... .
ظاهرا عاشق آدم ها بودن، روی ماندگار بودن خاطره هاشان، تصویر و صدایشان تاثیر ندارد!