۱۳۸۹ خرداد ۳۱, دوشنبه

سرانجام من


دارم یکی یکی دوستام رو دعوت میکنم... دارم مینویسم... دارم میشم خودم...
اما قبلش باید با هم یه چیزایی رو هماهنگ کنیم!
1_ قبل از هرچیز، از اونایی که ایمیل داده بودن و بهشون آدرس ندادم عذرخواهی می کنم. هرچند خیلی بعیده الان اینجا باشن!
2_ من اینجا نفسم! نیایید تو کامنت ها بنویسید (...) جون سلام خوبی؟ یا مثلا لب ریز و اینا! اگر هم خواستید منو لینک کنید اون وسط مسط ها باشه بعدشم نیام ببینم یکی مثلا اینجوری لینکم کرده: نفس گیر (...)! همین الان مجبور شدم یه نظر بانمک رو تایید نکنم به همین دلیل! اسم هم نداشت!
3_ خب طبعا دخملی هم اسمش میشه... نفسک.
4_ خواهری هم که از همه بدتر! نمیدونم چی صداش کنم. بچه که بود اسم خودشو گذاشته بود کوئین! اونم تو اون سنی که بچه ها نمیدونن ملکه چی هست اصلا! میگفت من از خانواده ی سلطنتی انگلیسم. اشتباهی اومدم اینجا! دختر خاله اسمش رو گذاشته بود تاج الملوک! بسکه ناز و ادا داره و همیشه هم به همه دستور میده! حالا شاید منم ملکه صداش کردم!
5_ یه سری پست هام رو دوست داشتم میارمشون اینجا. برای همین ممکنه گاهی سر بزنید و پست تکراری باشه... پست هاییه که اونجا نظراتش بسته بود و اسم خاص داشت و شماره بندی (میدونید دیگه اسم نمیبرم!) اینجا هم اسمشون رو میذارم نفس گیرانه! و یه بار توضیح میدم، خوب دقت کنید: اون پست ها گاهی کاملا اتفاق افتادن. دقیقا. گاهی نه یک جمله اش درسته... باقیش خیاله... تهش اینکه سوال نکنید راجع بهشون، جواب نمیدم!
6_ روراست بگم. میخواستم اونایی رو منو دیدن و میشناسن دعوت نکنم! یادتونه یه پی نوشت گذاشتم که فقط اونایی رو دعوت میکنم که منو ندیدن و نمیخوان ببینن؟ اول از همه رفتم همه ی اونایی رو دعوت کردم که گفته بودن نمیخوان منو ببینن!! مازوخ خونم زده بود بالا! ولی بعد دیدم نمیشه... جاتون خالی بود!
7_ شماره هفت نداریم. صرفا جهت دوست داشتن این عدد بود و بس!

۸ نظر:

ناشناس گفت...

احیانا واسه پست قبلی یه کامنتی چیزی از ما به دستتون نرسیده(ای بابا اینجا آیکن نداره پس چه جوری ابراز احساسات کنیم)


در ضمن خوب فکر کن ببین بازم اگه شرط و شروط دیگه ای هم هست همین الان بگو بعدا گوش نمیدیما!

papary گفت...

همیشه میگن جنگ اول به از صلح آخر

الهام - روح پرتابل گفت...

Deal

آرامش گفت...

...جان اون کامنت که به اسم ناشناس اومده برات از فرمایشات بنده بوده
(من دو روز دیگه بیام اینجا حتما از بی آیکنی می میرم)

هنگامه گفت...

قبول... فقط نفس مارو نگیری فعلا که همین جوری دارم از دست میرم:-)))))

در ضمن عدد 7 مال خودمه مال خود نکَُنِش...
و اینکه خوبه هستی... دلم برات تنگ بود زیادددد اینجا تو دنیای مجازی..
برای تو... نفسک دوست داشتنی و نفس گیرانه هات و خیلی چیزای دیگه ی وبلاگت...:-*****

رها# گفت...

بعله ! چشم قربان ! تمام قوانین شما اجرا خواهد شد !

ساره گفت...

سلام عزیزم
خونه نو مبارک
امیدوارم اینجا دیگه احساس راحتی کنی.ممنون که بهم اعتماد کردی وآدرست رو گذاشتی.

ناشناس گفت...

(...) جون سلام / خوبی ؟ :D