۱۳۸۹ آذر ۲۰, شنبه

وقتی اولین دندون شیری نفسک افتاد

بلاخره اولین دندون نفسک لق شد و افتاد... یه هفته ده روزی می‌شد که حسابی درگیرش بودیم... یه موقع‌هایی می‌ترسید و گریه می‌کرد که نمی‌خوام بیافته... یه موقع‌هایی هم ذوق می‌کرد که زودتر بیافته و بذاره زیر بالشش، که صبح فرشته‌ی دندون براش هدیه بیاره...

نفسک: مامان واقعا فرشته ی دندون برام کادو میاره؟
من: هوممم؟!...  فک کنم!
نفسک: مامان راستشو بگی‌ها! من خیلی بزرگم الان! اگه تو میاری بگو اشکالی نداره!
من: خب... چیزه...  
نفسک: اگه بگی تو میاری خوبه... بوسِت می‌کنم‌ها!
من: فرشته‌ی دندون میاره...
نفسک (می‌پره توی بغلم): آخ جون... خیلی بوسِت می‌کنم... خوب شد که فرشته ی دندون می‌آره!!


واین‌جوری می‌شه که من مطمئن می‌شم اینایی که چو انداختن خانوما دقیقا خلاف چیزی رو می‌گن که می‌خوان بی‌راه نمی‌گن!

۱۹ نظر:

S.SH. گفت...

مبارکه. ماشالا بزرگ شده ها. ایشالا همیشه به خبرای خوب.

:)

... گفت...

خانوما کلا خلافن !!!! :D

ماری گفت...

دیگه نفسک داره واسه خودش خانومی میشه ها ...هزار ماشالله

a.k گفت...

:***

مهناز گفت...

مبارک باشه :) از قول من ببوسش :) جمله آخرت رو هم که خیلی خوب گفتی!

فانی گفت...

دو سه سال بعد :
نفس در حالیکه آخرین دندان طبیعی توی دهانش در حال افتادن است به نفسک می گوید : نفسک ! راسته که میگن اگه دندون افتاده تو بذاری زیر بالش فرشته ها برات دندون میارن ؟!
نفسک : آره !
( شب نفسک یک دست دندان مصنوعی میگذراد زیر بالش مادر پیرش !!! ) :D

maryambanu گفت...

مبارکه نفس عزیزم

ساقی گفت...

سلام
مبارکه.به سلامتی.
وای الان دیدنی شده و فقط باید بخنده!تو این دوران بیشترشون موقع خندیدن ناخوداگاه دستشونو میبرن جلوی دهنشون.

این مامانا با این فرشته مهربون جریانها دارنا!!!!(:

admin گفت...

کلا خدا این نفسک رو حفظ کنه که خودش منشا کلی پسته و خنده روی لبهای ما

نونا گفت...

عجب دندون شیری بزرگی!
آش دندون نمی خوای درست کنی؟!
نمی دونم چرا زمان بچگی ما فرشته کوچولونبود!؟
عزیزم یه آپ ویژه کردم دوست داشتی یه سربزن به یاد قدیما...

فانی گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
ناشناس گفت...
این نظر توسط یک سرپرست وبلاگ حذف شد.
روجا گفت...

سلام نفس جان!
مبارك باشه انشاءالله. دانشگاه رفتنش. اين پستت آموزشي هم بودا!!!! در ضمن چقدر نظر گذاشتن برات سخته. يه ذره راحتش كن دختر!

حامد گفت...

خدا حفظش کنه.
چه بچه شیطون و زرنگی. ماشالله...

نوید گفت...

سلام
به امید روز های روشن تر

نوید گفت...

سلام
به امید روز های روشن تر

innaoon گفت...

سلام.
خوبی؟
چرا پستای بالایی نباید کامنتاش باز باشه؟
راستی واسه دندون افتاده آش نمیدن؟ یا دندونی که جاش در میاد؟
انقدرم اینجا شادی از خودتون بروز ندین. زشته. مردم ناراحت میشن. قباحت داره.
اگه دخترت نبود که اینجا میشد غمسرا.
فعلا....

هما گفت...

در مورد خاله خیلی متاسفم تصویر ویاد بعضی اشخاص هیچ وقت از ذهن آدم پاک نمیشه

Gom گفت...

مهد کودک که می رفتم همیشه یه فرشته بود که برامون کادو میاورد و ما هیچ وقت نمی دیدیمش .