گودر رو که بستن... گودریا میدونن چی شد! حالا ریدر رو بستن... نمیدونم کیا میدونن چی شد! فقط موندم کرور کرور وبلاگی که اون تو اد داشتم و میخوندم و سر میزدم و منتظر آپ کردنشون بودم رو چجوری دیگه باید پیدا کنم... شاید خیلیها رو یادم نیاد... شاید یادم بیاد... کاش دستِ کم این بغلِ وبلاگ گذاشته بودمشون ... اصن شاید آدم نخواد یکی بدونه یکی رو میخونه خب... چه وضیه؟ لری... جز جیگر بزنی لری...
به هرحال دوستان، موضوع اینجاس که غصه خوردن فایده ندارن... در حال حاضر الگوی من در زندگی همان پاتریک صورتی است که کلن تعطیل میباشد و آن باب اسفنجی رقیقالقلبِ نازنین... خدایا یا منو بخور یا پاتریکم کن! حرف دیگری ندارم... من الله توفیق!
پ.ن: اینجا ببینید حالشو ببرید!
پ.ن: اینجا ببینید حالشو ببرید!