خیلی... خیلی وقتا شده بود که بهم میگفت من تو رو بیشتر دوست دارم.
وقتی تموم شد به خودم گفتم من گول جملهها رو خوردم حالا هم این نتیجهاشه... اما بعضی رابطهها عواقب دارن... حتی وقتی فکر میکنی تموم شده... یه چیزایی دنبالشون میاد... مثل حرفهایی که دهن به دهن میچرخه...
شنیدنشون گاهی دلِ آدم رو میشکونه... منم دلم شکست... بدجوری دلم شکست... خوب یادم بود که آخرین بار کنارم نشسته بود و بهم میگفت من هیچ وقت هیچ وقت (با همون تاکید خودش) بدی تو رو نگفتم... و من باز گول جمله ها رو خورده بودم و باور کرده بودم...
بعد به خودم فرصت دادم... خوب که فکر کردم ترجیح دادم باز جملهها رو از قبر بکشم بیرون و باور کنم... تو راست گفتی... منو بیشتر دوست داشتی... تو میخواستی ته مونده این دلبستگی هم از بین بره... جاشو نفرت بگیره تا من راحت تر تحمل کنم... آره تو منو بیشتر دوست داشتی...