۱۳۹۰ شهریور ۲۶, شنبه

خدا مرا بیامرزد...

*یه داستانی خونده بودم راجع به یه آدم خیلی خوب و مهربون و اینا که همیشه دعا می‌کرده که خدا یه کاری بکنه بلیط بخت آزماییش برنده بشه و پولدار بشه... دست آخر می‌میره و آرزوش برآورده نمی‌شه... چون خیلی خوب و اینا بوده می‌ره بهشت... از خدا می‌پرسه: من‌که آدم خوبی بودم... چرا هیچ‌وقت دعای منو مستجاب نکردی؟ خدا هم بهش می‌گه خب عزیزم تو هیچ وقت بلیط بخت آزمایی نخریدی! من چجوری این‌کارو می‌کردم؟
حالا شده حکایت دوستای وبلاگی من! میان پیغام خصوصی و عمومی می‌ذارن... که به من سر بزن... مطلبم رو بخون... که تروخدا سوالم رو جواب بده... بعد نمی‌گن برفرض محال که من خواستم به کسی جواب بدم... به کدوم آدرس؟! اونم وقتی یکی اسمش یه دوسته یا وگارد یا ناشناس یا خواننده‌ی پروپاقرص!

*شنیدید می‌گن خاک سرده؟!  بیش‌تر از یک ماهِ ریدرم رو تعطیل کردم... به غیر از سه تا از دوستای مجازی... هیچ‌کس... تاکید می‌کنم "هیچ‌کس" سراغم رو نگرفت. حتی واقعی‌هاش... بعله این‌جوریاس...

*مهر امسال نفسک کلاس اولی می‌شه... هردو ذوق و شوق و اضطراب داریم... از اونجایی که برای مهد رفتنش من مجبور شدم بیست و هشت روز تمام توی مهد کودک بشینم تا ایشون بذارن من برگردم خونه... برام دعا کنید که با مدرسه راحت تر و زودتر اخت بشه... منم به کار و زندگیم برسم...

*می‌خوام برم یه وبلاگ بزنم تو بلاگفا... از این زمینه مشکی‌ها که برگای پاییزی داره... شایدم از اون قالبا گذاشتم براش که موس رو حرکت می‌دی قطره‌های بارون می‌ریزه... بعد اسم خودمم می‌ذارم بارون... یا سایه... یا مثلا تنها... نمی‌دونم... بعدش... به هیچ کس آدرسشو نمی‌دم... اونجا بی‌سانسور می‌نویسم... هرچقدر دلم خواست نک و نال می‌کنم... یه روز می‌شم یه مادرخسته که با همه‌ی عشق و علاقه به بچه‌اش... یه عالمه از دستش عصبانی می‌شه... کلی دعواش می‌کنه... بعدشم از خودش بدش میاد واز آینده‌اش نا امیده... یه روز می‌شم یه مادر تنها که دلش می‌خواد تنها نباشه اما می‌ترسه... یه روز می‌شم یه زن خوشحال که داره یه حس جدید رو تجربه می‌کنه... یه روزم... خب همه‌ی اینا رو دارم این‌جا می‌نویسم دیگه... چه کاریه؟

*این پست صرفا جهت پاره‌ای توضیحات و اعلام زنده بودن و سایر دلایل غیر ضروی و الکی میباشد و ارزش دیگری ندارد.



۱۱ نظر:

سعیده گفت...

بی انصاف کچل برو تو گودر ببین هیچ کس ازت سراغ نگرفته واقعن.
خوبی؟ همه چی خوب پیش میره؟

Admin گفت...

کجا باید اظهار نگرانی کرد در مورد غیبت دوستان خوب
توی وبلاگی که فیلتره
یا ریدری که جای نوشتن واسه اظهار نگرانی نداره
یا فیس بوکی که هنوز تائید نشده؟

S.SH. گفت...

خوشحالم سلامتین. پس الان کلاس اولین :). مبارک باشه کلاس اول رفتنون.
همیشه با دل شاد باشین ایشالا در کنار همه اونهایی که دوست دارین.

ناشناس گفت...

می تونم بپرسم که آیا اسم همسرتون مجید هست؟

ساقی گفت...

سلام خانومی
نمیدونم چجوری برات بگم که چقدر دلم براتون تنگ شده!به هیچوجه فراموشت نکردم و خیلی ناراحت بودم و هستم از اینکه نمیتونم بعد از فیلتر شدنه این بلاگ اسپات بهتون سر بزنم.
دیگه میخواستم از دوستان مشترکمون بخوام برات پیغام بزارن از طرف من که خدا رو شکر اینجا که هستم امکانات داشتم و اومدم.چون تو خونه از دایال اپ استفاده میکنم نمیتونم وارد وبلاگت بشم.
خیلی خیلی دلم براتون تنگ شده.حتی تولدت باز هم نتونستم بیام ولی تو وبلاگ خودم برات یادداشت گذاشتم.
ایشالا امسال نفسک خیلی راحتتر از اونی که فکر میکنی میره مهد و نه خودش و نه تو رو اذیت نمیکنه.ببوسش
راستی تو رو خدا بیا بلاگفا ولی مثل همون سابق و با همون قالب.کاش بیای چون اونوقت من هر روز مزاحمم.
ببخش خیلی طولانی شد.میترسم نتونم دوباره بیام.
مواظب خودت و نفسک عزیز باش.

مهناز گفت...

منم مثل سعیده و Admin ازت گله دارم. من که هر روز میامدم و وبلاگت رو میدیدم که هیچ مطلبی نداری! اصلا چند وقته که کم کار شدی!!! دست پیش گرفتیا!!!!
کلاس اول رفتنتون مبارک :) :*

omid1977 گفت...

تقصير من يكي نيست اصلا
شما كه بلاگفا نيستيد اينجا هم برا من فيلتره و گودر و جي ميل رو هم جرات نميكنم بيام

يعني حتي جي ميل ام كه اصل كارم بود تو اين دنيا رو نيم تعطيل كردم و برگشتم به عصر ياهو ميل و خب البته همچنان بلاگفا

شما هم بيا همون بلاگفا همون وبلاگه رو بزن عين خودم بشين غرهاتو بزن دلت وا شه خب

ايكون گل و اينا فرستاديم!!!

omid1977 گفت...

نه اينكه من هم مستجاب الدعوه ام
الان دعا ميكنم كهنفسك خوش و خرم بره مدرسه شما بري سر خونه زندگيت بشيني گل هاي قاليت رو ببافي!!

ناشناس گفت...

سلام...
خيلي خوشحال شدم كه فيلتر نيستي ديگه.
دلم واست تنگ شده بود.

S.SH. گفت...

سلام.
جهت عرض احوالپرسی خدمت رسیدم. امیدوارم که خوب و سلامت باشین. خیلی وقته خبری ازتون نداشتم. همیشه آرزوی شادی و سلامت براتون دارم.

farzad گفت...

salam azizam.
man taze webloge zibato peyda kardam madare nafasak.

kheyli khob minevisi asheghetam

nafasakam bebos va movazebesh bash