اون انگشت اشاره ی کوچولوی گوشتالوشو گرفته جلوی چشمم و هی چپ و راستش میکنه:
_ چیکار میکنی؟!
_ میخوام هیپونتیزت کنم!! که من هرچی میگم گوش کنی!
منم مثلا خوابم میبره و هیپنوتیزم میشم!
_ (صداشو یه جور وهمآلودی کرده) خب! حالا پاشو!... برو دستشویی جیش کن!!
سرش رو کج کرده لیوان نوشابهشو گرفته جلوی گوشش! میگم موهات میره توش خب چیکار میکنی؟!
نفسک هیجان زده: صدای آکوالیوم میده مامان! گوش کن! قُلپ قلُپ میکنه!
_ چیکار میکنی؟!
_ میخوام هیپونتیزت کنم!! که من هرچی میگم گوش کنی!
منم مثلا خوابم میبره و هیپنوتیزم میشم!
_ (صداشو یه جور وهمآلودی کرده) خب! حالا پاشو!... برو دستشویی جیش کن!!
سرش رو کج کرده لیوان نوشابهشو گرفته جلوی گوشش! میگم موهات میره توش خب چیکار میکنی؟!
نفسک هیجان زده: صدای آکوالیوم میده مامان! گوش کن! قُلپ قلُپ میکنه!